دماغ
تو راه مشهد بودیم بعد شام داشتم تو اتوبوس میرفتم جای خودم بشینم یهو ی گودزیلا منو دید داد زد: بابا بابا ( باباش اونور اتوبوس بود ) باباش گفت: چیه پسرم؟ گفت: بابا همین پسررو میگفتما! دماغشو نگا چ ضایس!!!! خرطوم فیله! خواستم برم بیرون اتوبوس از صحنه محو شم اتوبوس راه افتاد! رفتم سر جای خودم نشستم هیچی هم نگفتم. چند دقه بعد باباش اومد پیشم فک کردم میخواد معذرت خواهی کنه گفتم : عیبی نداره بچه س! اونم گفت: حالا شما خودتونو ناراحت نکنید بالاخره هر کسی ی مشکلی داره دیگه! مشکل شمام دماغتونه دیگه!